English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5227 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
juggernauts U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
attack force U نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
blocking force U نیروی سد کننده
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
moving power U نیروی جابجا کننده
army of occupation U نیروی اشغال کننده
holding force U نیروی تثبیت کننده
threat force U نیروی تهدید کننده
counterpoise U نیروی متعادل کننده
equalizing force U نیروی برابر کننده
magnetizing force U نیروی مغناطیسی کننده
righting moment U نیروی راست کننده ناو
reinforcing U نیروی تقویتی تقویت کننده
p force U نیروی جلوبرنده یاپرت کننده
air force component U نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
service component U نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
component change order U دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
navy component U نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
air force component U نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
strike force U نیروی کمین یا ضربت
remanence U چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
army commander U فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
lurking U جهش کردن پس از کمین از کمین در امدن
lurked U جهش کردن پس از کمین از کمین در امدن
lurks U جهش کردن پس از کمین از کمین در امدن
lurk U جهش کردن پس از کمین از کمین در امدن
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
perdu or due U درحال کمین کمین کنان
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
mauler U له کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
tracker U پی کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
surfy U کف کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
attenuant U اب کننده
filleting U پر کننده
rebutter U رد کننده
prattfall U پچ پچ کننده
syncopator U غش کننده
thinner U کم کننده
prater U پچ پچ کننده
swooner U غش کننده
jaberer U پچ پچ کننده
whisperer U پچ پچ کننده
solvents U اب کننده
commulator U یک سو کننده
renunciant U کننده
abjurer or abjuror U کننده
fillet U پر کننده
filleted U پر کننده
skittish U رم کننده
fillets U پر کننده
puffer U پف کننده
squelcher U له کننده
fizzy U کف کننده
bender U خم کننده
benders U خم کننده
doer U کننده
fluxing oil U اب کننده
catterer U پچ پچ کننده
noncommittal U رد کننده
hopper U لی لی کننده
crusher U له کننده
doers U کننده
hoppers U لی لی کننده
spurner U رد کننده
ear-splitting U کر کننده
solvent U اب کننده
fillers U پر کننده
percutient U دق کننده
mitigative U کم کننده
mitigatory U کم کننده
crepitant U خش خش کننده
filler U پر کننده
mumbler U من من کننده
solver U حل کننده
bidder U کننده
renunciant U رد کننده
sensor U حس کننده
bidders U کننده
bandwidth U یچ کننده
deletive U حک کننده
refuser U رد کننده
repudiationist U رد کننده
deflective U کج کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1a food shop let us "eat now,pay later"thanks to the Barrett name.
1offshoring
1Rotating machinery absorbing real power in any of a number of operating quadrant combinations
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com